جدول جو
جدول جو

معنی عمده الملک - جستجوی لغت در جدول جو

عمده الملک
(عُدَ تُلْ مُ)
حاکم غزنه در عهد چنگیز. وی و برادرش رضی الملک که از ترمذ به غزنه آمده بودند، چون مردم صلاح الدین حاکم غزنه را کشتند، این دو برادر بر آن شهر مستولی شدند و رضی الملک به سلطنت غزنین منصوب گشت. و چندی بعد، شهر غزنه توسط اعظم ملک پسر عمادالدین والی سابق بلخ، و ملک شیر حکمران کابل از دست عمدهالملک خارج گشت. رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی چ لیدن ج 2 ص 194 و تاریخ مغول عباس اقبال ص 60 شود
لغت نامه دهخدا
عمده الملک
(عُ دَ تُلْ مُ)
مرکّب از: عمده + ملک، تکیه گاه ملک و مملکت. این ترکیب به عنوان لقب برای امرا و ارکان دولت بکار میرفت
لغت نامه دهخدا
عمده الملک
همه کاره دیواندار عنوان بعضی رجال عمده دولت صفوی که در رتق وفتق امور دخالت تام داشتند جمله الملک: سلطان ابراهیم میرزا ولد بهرام میرزا که داماد شاه جنت مکان و عمده الملک دولت ابد قرین بود بنابر صلاح حال خود با شاهزاده مذکور اظهار موافقت مینمود
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مدبر امور کشور شخص اول مملکت (مثل: اتابک پیشکار ونحوذ لک) : عمده الملک: (در سنه ست و ثمانین مجدالدین رومی جمله الملک شیراز بود) (بعد از فوت جهان پهلوان اتابک محمدبن ایلدگزکه عم سلطان طغرل (ظخرین سلجوقیه) بود برادرش قزل ارسلان جمله الملک سلطان شده بسرانجام مهام ملک و مال قیام نمود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمده البلد
تصویر عمده البلد
کد خدا (در مسر به کار رود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سده الملک
تصویر سده الملک
دربار
فرهنگ لغت هوشیار